که سیستم آموزشی این کشورها در تطابقی همگون و هماهنگ قادر است به خوبی نیاز جامعه خویش را پاسخ گوید
و در تعامل و تطابق مناسب با خرده نظامهای دیگر اجتماعی، زمینه را برای تحول مثبت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مهیا سازد.
با نگاه به افکار، اندیشهها و سخنان مقام معظم رهبری نیز، مسئله تحول عمیق در آموزش و پرورش، مطمح نظر معظم له قرار دارد که در این راستا کارگروه تحول بنیادین در وزارت آموزش و پرورش تشکیل شده است.
این کار گروه اما در نهایت باید بتواند بروندادی مبتنی بر چشمانداز و برنامههای راهبردی داشته باشد، بروندادی که طی آن ضمن پرداختن به پیشنیازهای اساسی تحول عمیق در آموزش و پرورش بتواند منجر به تدوین برنامه عملیاتی و اجرایی در ستاد، سازمانها و ادارات آموزش و پرورش شود، برنامهای که واقعا اجرایی است، برنامهای که در آن هدفی معین وجود دارد و باید با عناصر مشخصی از چه کسی، چه مقدار، و در چه زمانی و طی چه دورهای به هدف نائل شد، برنامهای که در آن مسئولان برای رسیدن یا نرسیدن به هدف پاسخگو هستند.
مشاهده پیشرفت جوامع و آشکار شدن ناکار آمدی نظام آموزشی کشور، مسئولان را بیش از پیش متوجه ضعفهای کار کردی نظام تعلیم و تربیت ساخته و آنها را به این فکر واداشته است که نظام آموزشی فعلی نیاز به تحول جدی دارد.
پیچیدگیهای تغییر و تحول در این عرصه به همراه تعدد و تنوع مصادیق و مفاهیم از یک طرف و ابهام در جهت گیری و برداشتهای سیاستگذاران از طرف دیگر سبب شده است امکان تمرکز و انسجام فکری پیرامون محوری که باید موضوع تحول قرار گیرد به خوبی فراهم نیاید.
این حوزه بسیار مهم از نظام اجتماعی کل با وجود تغییراتی که اجتناب ناپذیر مینماید با چالشهای جدی و فراوانی روبهرو است.
گرچه بخش مهمی از این ضرورت بهدلیل شرایط اجتماعی در حالگذار جامعه ماست و به همین دلیل میتوان ادعا کرد نه تنها ظرفیتهای بیرونی تغییر در آن مهیا نیست بلکه ظرفیتهای درونی نظام آموزش و پرورش کشور نیز جهت انطباق با این تغییرات مناسبتی ندارد و بیم آن میرود چنانچه «مدیریت تغییر» در آموزش و پرورش بهخوبی اعمال نشود اقدامات شتابزده در این عرصه آسیبهای قابل توجهی را به اهداف مورد نظر تغییرات وارد آورد.
از اینرو آماده کردن افکار عمومی و ظرفیتهای درونی و بیرونی نظام آموزش و پرورش، نباید از دیدگاه مسئولان آموزش و پرورش مغفول واقع شود.
کارشناس آموزش و روابط عمومی